چهره روستاهای کشور زنانه شده است/ روایت روستای مرزی که همه خانم بودند!
تاریخ انتشار: ۱۳ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۸۷۵۰۸۵
الهه خدادادی، دکتری مطالعات زنان و پژوهشگر حوزه خانواده بر این باور است که جمعیت قابل توجهی از دختران ما تن به روابطی می دهند که فقط حمایت مالی را داشته باشند:
این کارشناس مطالعات زنان و پژوهشگر حوزه خانواده در نشست «بررسی تجربه زیسته دختران دهه ۶۰ با بیان اینکه شرط تاهل برای استخدام در برخی سازمان ها و نهادها سبب شده تا شانس ورود بسیاری از دختران مجرد رزومه کاری آن ها بالاتر از افراد متاهل است، از بین برود، گفت: با این کار دولت و حاکمیت خود را از ورود نخبگان محروم میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خدادادی خواستار پیگیری جدی شایسته سالاری در گزینش و استخدام ها شد و اظهار داشت: در بسیاری موارد از سقف شیشهای و نظارت صحبت میشود اما وقتی این محدودیتها در متن قانون می آید، دیگر نمیتوان گفت این سقف شیشهای است بلکه این سقف بتنی شدهاست.
وی با بیان اینکه در موضوع تجرد دختران باید قدری نگاه خود را فراپایتختی کنیم، افزود: من ۱۰ سال در نقاط محروم کشور و در نقاط مرزی بودم؛ این روستاها تقریباً زنانه بودند به طوری که در مقابل هر ۱۰ زن در روستا شاید یک مرد وجود داشته باشد و حتی در بسیاری از روستاها این اختلاف بیشتر است.
وی افزود: در یکی از روستاهای مرزی با افغانستان کل روستا خانم بودند و فقط دو یا سه مرد با سن بالا وجود داشتند که به واسطه سن بالا و بیماری امکان خروج از روستا برای آنها فراهم نبود و شاید خیلی ها زن و فرزندان خود را به این افراد سپرده بودند.
این کارشناس حوزه زنان و خانواده گفت: در چنین شرایطی، برای این حجم زیاد زنان و دختران روستایی، مردی وجود ندارد که دختران بخواهند با آن ها ازدواج کنند.
خدادادی در این رابطه به کسانی اشاره کرد که جمعیت قابل توجهی بوده و شناسنامه ندارند و در روستاها زندگی میکنند به طوری که امکان شناسایی آن ها وجود ندارد؛ وی توضیح داد: اینها در روستاهایی زندگی میکنند که حتی جای آن ها روی نقشه مشخص نیست؛ یعنی جادهای وجود ندارد، آب و برقی نیست؛ من به تدریج به این مسئله عادت کردم و باورم نمیشد چنین جاهایی را میبینم.
این کارشناس حوزه زنان و خانواده درباره حق مادر شدن دختران مجرد گفت: هر زمان این مسئله مطرح می شود به قانونی که در دهه هشتاد مصوب شد، استناد می شود که امکان اهدای جنین به زوجین نابارور را فراهم کرده است.
خدادادی در این رابطه به مراجعه دختران متولد اواخر دهه ۵۰ و نیمه نخست دهه ۶۰ به مراکز درمان ناباروری اشاره کرد که کار فریز تخمک را انجام می دادند اما با این مانع روبرو می شدند که برای این کار باید اجازه پدر را داشته باشنددر حالی که نمی خواستند پدرشان با این مسئله مواجه شود؛ بنابراین می توان گفت که گاهی محدودیت در قوانین افراد را سوق می دهد که در مسیر خطا قرار گیرند.
وی در ادامه به مسایل فقهی و حقوقی زنان اشاره کرد و اظهار داشت: وقتی به لحاظ فقهی و حقوقی دم از حقوق زنان می زنیم، منظور زنان متاهل هستند؛ مسئله نفقه، مهریه و اجرت المثل و نظایر آن همه برای زن متاهل است اما وقتی پای زن مجرد در میان باشد و حتی سابقه طلاق با ۱۰ بچه هم داشته باشد، هیچ حمایت مالی وجود ندارد.
این کارشناس حوزه زنان و خانواده افزود: ممکن است فقها قائل به این باشند که دست آنها بسته است چون به لحاظ فقهی چنین حمایتی نداریم که بخواهیم قانونی از آن منتج کنیم. ولی اگر قائل به این هستیم که اجتهاد ما پویاست، باید این مشکل رفع شود.
خدادادی در ادامه به تلاش های صورت گرفته برای حل بخشی از این مشکل اشاره کرد و گفت: در قانون تامین اجتماعی و قانون استخدامی کشور، مقرر شد دختران مطلقه و یا مجرد ی که پدرانشان مستمری بگیر دولت بودند، در صورت فوت پدر بتوانند از حقوق وی بهره مند شوند.
وی توضیح داد: اگرچه بخشی از مشکل حل شده اما نکته اینجاست که پدر باید استخدام دولت باشند که بخشی از حقوق آن ها به این دختران تعلق گیرد که یکی دو سال پیش مقدار این نیز تغییر کرد و همین باعث شد خیلی از خانواده ها برای استفاده از این مستمری کار طلاق صوری را انجام دهند که پیامدهایی داشت.
خدادادی که در سال های گذشته در حوزه جامعه شناسی زنان فعال بوده است، این نکته را گوشزد کرد که جمعیت قابل توجهی از دختران تن به روابطی می دهند که فقط حمایت مالی را داشته باشند.
وی با اشاره به وجود بیش از سه میلیون زوج نابارور در کشور خواستار توجه دولت و تسهیل مقررات شد و اظهار داشت: بسیاری از موارد حمایتی در قالب قانون است اما در عمل اتفاقی نمی افتد و در حوزه بیمه ها مشکلاتی در این زمینه وجود دارد.
این کارشناس حوزه زنان و خانواده، به زوج های ناباروری اشاره کرد که برای درمان به تهران و یا شهرهای بزرگ مراجعه می کنند و حداقل ۵۰ میلیون تومان برای درمان هزینه می کنند؛ وی در این رابطه توضیح داد: اگر به مراکز درمان ناباروری مراجعه کنید، میبینید که بیشتر اینها در ماشین های خود خوابیده اند چون جایی برای رفتن ندارند در حالی که دوره درمان ناباروری حداقل یک ماه طول می کشد.
خدادادی اظهار داشت: برخی از زوجهای نابارور، برای درمان همه اموال خود را می فروشند تا صاحب فرزند شوند، دولت باید به اینها کمک کند چون اگر هر کدام از این زوج ها دو فرزند به دنیا بیاورد، دغدغه اصلی حاکمیت در زمینه فرزندآوری رفع می شود.
خدادادی با بیان اینکه ازدواج و ازدیاد جمعیت فقط زیاد شدن شناسنامه ها نیست بلکه باید برای بعد از آن هم برنامهریزی و امکانات داشت، گفت: اگر مادر شاغل باشد، در ساعات شیردهی مشکل دارد و بیشتر مراکز اداری فاقد مهدکودک هستند.
منبع: خبرگزاری ایرنامنبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: کارشناس حوزه زنان و خانواده وجود ندارد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۸۷۵۰۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت سیمین دانشور از دیدار با امام خمینی(ره)
به گزارش «تابناک» به نقل از جماران، هشتم اردیبهشت ماه سال ۱۳۰۰ بود که دختری در خانوادهای از اهالی شیراز به دنیا آمد که اسمش را سیمین گذاشتند. او سالها بعد شد یک نویسنده کاردرست که رمانی به نام سووشون از زیر چکاچک قلمش بیرون آمد. رمانی که به هفده زبان زنده دنیا ترجمه شده و یکی از پرفروشترین آثار ادبیات داستانی ایران است. سیمین دانشور به همسری جلال آل احمد در آمد. او در نخستین انتخابات که در فروردین سال ۴۷ انجام شد ریاست کانون نویسندگان ایران را عهده دار شد. امروز سالروز ولادت این بانوی ادیب ایرانی ما را بر آن داشت تا به خاطرهای از او با امام خمینی (س) بپردازیم. سیمین دانشور در همان اوایل انقلاب به همراه جمعی از اعضای کانون نویسندگان ایران خدمت امام رسیدند. در این دیدار بسیار تحت تاثیر محبت و لطف امام قرار میگیرد. خودش گفته است:
«وقتی امام را دیدم، تحتتأثیر او قرار گرفتم. آنقدر که این پیرمرد باشکوه، آرام و لطیف بود نمیتوانستم در برابر اشتیاقی که پیدا کردم مقاومتی کنم. خم شدم و عبای ایشان را بوسیدم.» (۱)
مرحوم شمس آل احمد نیز در خاطره دیگری از این دیدار سیمین چنین روایت کرده است:
با اوج گیری انقلاب اسلامی آقای خمینی به ایران آمدند. من در آن ایام مریض بودم و در خانه و بیمارستان بستری. امام در مدرسه (علوی) ساکن شدند. من اخبارش را از روزنامه و رادیو و تلویزیون پیگیری میکردم. تشنگی و شوق مردم برای دیدن ایشان وصف ناپذیر بود. من هم خیلی شایق بودم. در آن زمان گروهی از اعضای کانون نویسندگان ایران - که من در اول انقلاب با دیدن مسائلی از آن استعفا کرده بودم به خدمت آقا رفتند که خبرش در مطبوعات منعکس شد. در آن جلسه امام به خانم سیمین دانشور عنایت کرده چند کلمه هم با ایشان صحبت مینمایند. در آن روزها به آنهایی که خدمت امام رفتند حسودیم میشد و خانم دانشور هم به من پز میداد که من رفتم امام را دیدم و شما ندیدید! (۲)
مرحوم شیخ مصطفی رهنما، تنها عضو روحانی کانون نویسندگان از آن دیدار تاریخی نقل میکند: «.. در این دیدار خانم سیمین دانشور در حال بالا رفتن ار پلهها به من گفت: آقای رهنما من چادر سرم نیست، امام ناراحت نشود. من گفتم: نه همین روسری را که مقداری جلو بیاوری تا موی سرتان پوشیده باشد کافی است.»
۱. پناهیفرد، سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش.
۲. این بخش از مطلبی که پیش از این در سایت جماران منتشر شده بود، استخراج شده است.